ماهان ماهان ، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

ماهان من

شش ماهگی و آتلیه

روز یکم خرداد رفتیم خونه مامان شیرین      روز شنبه دوم خرداد رفتیم آتلیه، از 19 اردیبهشت وقت گرفته بودم که 2 خرداد ساعت 10 صبح نوبت ما بود،ساعت 12 کارمون تموم شد.خداروشکر خیلی خوب بودی ماهانم حتی عکاس عزیز هم میگفت پسرتون با این سنش خیلی خوب همکاری کرد.بعد آتلیه با بابایی رفتیم خونه مامان بزرگ بابایی،  خاله های بابایی تا فهمیدن شما اونجایی همه اومدن و تا آخر شب دور هم بودیم.فدات بشم من ماهان که تو اینقدر شیرینی. فدای اون چشای نااااااااازت  شب چهارم خرداد شما تب کردی که استامینوفن دادم تبت اومد پایین،  اما صبح دوباره بدنت داغ شد،  اشتها به هیچ چیز نداشتی حتی شیرمم نمیخور...
8 خرداد 1394

روزمرگی های شش ماهگی

اینجا میخواستیم بریم بیرون یه روز بهاری، پارک نزدیک خونه مامان شیرین رفتیم  شما بغل مامان شیرین ( مامان بابایی) شما بغل مامان مریم (مامان خودم)  خونه مامان شیرین  بغل دایی مهربون  اینحا با بابایی رفتی حموم منم مشغول عکس گرفتن از شما  بعد حموم و خنده نازت  منو بابایی داشتیم با هم صحبت میکردیم،دیدیم شما برای اولین بار توی خواب به پهلوت چرخیدی و خوابیدی،سریع شروع کردیم به عکس انداختن، آخه خیلی ناز شده بودی ماهانم  ...
31 ارديبهشت 1394

روزمرگی های پنج ماهگی

فدای اون نگاه قشنگت    اینجا میخواستیم بریم فرحزاد،قبلش خونمون چند تا ازت عکس انداختم:   فرحزاد_سفره خانه درویش: آخه ببین چه جوری به مرغابیا زل زدی،آدم دلش میخواد درسته بخورتت  اینجا رفته بودیم خونه عمه سونيا:   ماهانم پسر نازم شما عاشق این عروسکتی      اولین غذا خوردن شما در 140 روزگی بود که خودم برات حریره بادوم درست کردم که خیلی ام دوست داشتی  ...
31 ارديبهشت 1394

نیمه دوم فروردین 94

اینحا داریم میریم بیرون، فدای اووووون خندت بشم من  پارک خونه مامان مریم که من و شما و مامان مریم رفتیم پسر نازم  اینجا رفتیم پاساژ، این سه تا نی نی همش دور و بر شما میومدن و باهات بازی میکردن و بوست میکردن،شما ام بهشون میخندیدی عشقم  ماهانم امسال روز تولدم با حضور گلی مثل تو خیلی قشنگ شده بود،پارسال شب تولدم بود که فهمیدیم خدا یه نی نی ناز به ما داده،خدارو شکر میکنم که پسری مثل تو رو به ما بخشیده ،مرسی که هستی ماهانم. امسال من دو تا جشن تولد داشتم،یکیشو با خانواده خودم و یکیش رو هم با خانواده بابایی،این کیک و گل رو بابایی خریده بود      این کیک هم بابای بابایی خریده بود ...
30 ارديبهشت 1394

نوروز 94 قسمت دوم و مسافرت شمال

چند روز اول عید به دیدو بازدید گذشت ،روز پنجم عید با خانواده مامان شیرین و عمو امین و عمه سونيا رفتیم شمال_انزلی. اینجا تازه راه افتادیم که شما ژست خواب گرفتی،الهی مامان فدات بشه  اینجا ساحل کاسپین رفتیم که عمو امین عینک مامانی رو به شما زده،چقدرم بهت میاد عسلم. شما بغل من و بابایی: اینجا داری به بابایی میخندی  بغل بابایی نشستی  روز هشتم برگشتیم.خداروشکر توی سفر اصلا اذیتمون نکردی. بقیه ام برای نگهداری شما خیلی کمکون کردن،بخصوص عمو شهرام(شوهر عمه سونيا)،بخاطر همین بهمون خوش گذشت. روز نهم هم رفتیم باغ سمت هشتگرد و یه شب موندیم و فرداش برگشتیم که اونجا هم خیلی خوب بود،این چند تا عکس هم ب...
26 ارديبهشت 1394

نوروز 1394 و 4 ماهگی

آخرین حمام شما در سال 93: اولین عکس شما در سال 94 : امسال بخاطر حضور شیرین تو نوروز برای من قشنگ تر از هر سالم بود. قربونت برم من جییییییییگرم،اینجا بغل بابایی هستی: اینجا هم بغل دایی هستی ماهان جونم: ...
24 ارديبهشت 1394

3 ماهگی

اولین دمر شدن شما در سه ماه و ده روزگی بود که خونه مامانی مریم رفته بودیم،روی تختشون گذاشتمت،یکم بالشت زیر سرت بلند بود،بعد چند لحظه من و مامانی مریم این صحنه رو دیدیم،از خوشحالی فقط بوست میکردیم.     اینجا ام خسته شده بودی دیگه قربونت برم من  ...
24 ارديبهشت 1394

2 ماهگی

اینجا 44 روزته نفسیییییی،من و بابایی بوست کردیم خندیدی، فدای اون خندت  اینجا 40 روزته مامانی    ماهانم ما شمارو 39 روزگی ختنه کردیم، خیلی واسه من و بابایی سخت بود،آخه اصلا تحمل گریه شمارو نداشتیم.اینجا بعد از ختنه هست که زیاد حال نداری پسرم. شبش بابا وحید برای شما کیک خرید  پایان دو.ماهگیت روز 19 بهمن ماه  برای واکسن با بابایی سه تایی رفتیم بهداشت،اول قد و وزنت رو گرفتن که خداروشکر خوب بود،قدت 60 سانت و وزنتم با لباس 6200 بود.  قبل واکسن بهت استامینوفن داده بودم تب نکردی اما موقع زدن واکسن الهی بمیرم کلی گریه کردی.جای واکسنم تا دو روز درد میکرد فدات بشم  ...
23 ارديبهشت 1394

1 ماهگی

چه خوشگل خوابیدی  اینجا شما 25 روزته عزیزم  نمیدونم اینجا چرا اینقدر تپلی افتادی،اینجا شما یه ماهته عزیزدلم    ...
23 ارديبهشت 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ماهان من می باشد