نیمه دوم فروردین 94
اینحا داریم میریم بیرون، فدای اووووون خندت بشم من پارک خونه مامان مریم که من و شما و مامان مریم رفتیم پسر نازم اینجا رفتیم پاساژ، این سه تا نی نی همش دور و بر شما میومدن و باهات بازی میکردن و بوست میکردن،شما ام بهشون میخندیدی عشقم ماهانم امسال روز تولدم با حضور گلی مثل تو خیلی قشنگ شده بود،پارسال شب تولدم بود که فهمیدیم خدا یه نی نی ناز به ما داده،خدارو شکر میکنم که پسری مثل تو رو به ما بخشیده ،مرسی که هستی ماهانم. امسال من دو تا جشن تولد داشتم،یکیشو با خانواده خودم و یکیش رو هم با خانواده بابایی،این کیک و گل رو بابایی خریده بود این کیک هم بابای بابایی خریده بود ...
نویسنده :
مامانی مینا
13:23